مریضی متین و مامانش
سلام مامان خوشگلم مامانی از روز سه شنبه مریضی اش شروع شد با سرفه های خشک و بی حالی . این ماجرا ادامه داشت تا روز پنج شنبه که رفتیم دکتر . تو و بابایی تو محوطه داخل درمانگاه بودین به تمام بخش ها سرمیکشیدی و شیطونی می کردی . خلاصه خیلی بالا و پایین میرفتی . اونجا دختر عمه مامانی رو هم دیدیم اونم بچه هاش مریض شده بودن . اومدیم سمت خونه سوپ خریدیم مامانی شنبه امتحان داشت . رفتیم خونه جدیدمون که هم کابینتها رو ببینیم هم سوپ بخوریم همسایه طبقه پایین مون یه زن و شوهر جوون هستن که خیلی خوبن . کلی باهاشون دوست شدیم و اومدیم خونه . جمعه ظهر تو حالت بدتر شد . سرفه هات شروع شد . اما بازم خوب بودی من تو رو اصلا جمعه ندیدم چون خودم خیلی مریض بودم ...
نویسنده :
مامان متین
9:54