متینمتین، تا این لحظه: 9 سال و 21 روز سن داره

متین امید زندگی مامان و بابا

اولین مسافرت متین تو شکم مامانش

1394/2/13 19:16
نویسنده : مامان متین
139 بازدید
اشتراک گذاری

متین خوشکلم انگار همین دیروز بود که رفتم آزمایشگاه و جواب آزمایشم مثبت بود البته من قبلش فهیمده بودم که تو داری میای اما دیگه مطمئن شدم به بابا محمد هم زنگ زدم و آن هم خیلی خوشحال شد . موقعی که مامان جون تازه یک ماه بود توشکمم بودی مامان بزرگ و بابابزرگ با دایی ها می خواستن برن شمال البته اون ها خبر نداشتن که تو آمدی تو شکم مامان . خانم دکتر آقا عمو دکتر مامان گفت که من بهت اجازه رفتن نمی دم اما اگه می خوای با مسئولیت خودت برو مامان استرس داشت اما چون بابا بزرگ یه هتل خیلی خوب را رزو کرده بود مامانی دلش نمیومد که نره خلاصه با بابایی رفتن و مامانی پشت ماشین دراز کشیده بود هیچوقت یادم نمیره تو فضای سبز هتل پارسیان آزادی نشسته بودیم . بابایی اصرار داشت که زودتر قضیه رو به مامان بزرگ اینا بگیم تا هوای مامانو داشته باشن خلاصه بابایی به مامان اشاره کرد که بگو. مامانی هم که به قول بابایی اشکش دم  مشکش است با یه حالتی بغض آلود گفت من و محمد می خواهیم یه چیزی به شما بگیم . و دایی ایمان سریع حدس زد اینقدر که این دایی ات باهوشه . خلاصه همه خیلی خیلی خوشحال شدن و کلی هوای مامانی رو داشتن این مسافرت خیلی خوش گذشت . مامان جون این اولین مسافرت تو بود.

پسندها (3)

نظرات (0)