مسافرت به همدان
مامانی خوشکلم سلام
مامانی خیلی وقت بود میخواستیم بریم مسافرت . تا این که مامان جون برای 13 تا 16 مرداد جا گرفت برای همدان . خلاصه . چهارشنبه رفتیم تهران همون شب دایی حمید واسه زندایی تولد ورفت خیلی خوب بود غذاهای عالی مامان بزرگ فیله مرغ شکم پر قیمه نثا و سمبوسه همشون عالی بودن و خوشمزه . آبجی زندایی حسنی یه نی نی کوچولو تو راه داره به اسم فاطمه نورا خانم که انشاله به سلامتی به دنیا بیاد . خلاصع اون شب کلی خوش گذشت .
اولش زندایی رو سورپرایز کردیم . با خاموش کردن چراغ انداختن آهنگ تولد. و. فشفه در دستاموو . صبح پنجشنبه هم حرکت به سمت همدان حدود ساعت 8 حر کت کردیم دایی ایمان به خاطر کارش نیومد . ساعت 1 همدان مهمانسرای اداره برق بودیم یه هال کوچک و یه اتاق خواب داشت .میدان کربلا رو بروی صدا و سیما . خلاصه ناهار خوردیم استراحت کردیم. و عصر ابن سینا بابا طاهر و گنج ناه رو دیدیم .صبح هم رفتیم به سمت غار بابابزرگ تو صف بلیط رفت و 35تومن برای هر نفرمون . حدود سه ساعت تو غار بودیم تو قبلش خرابکاری کردی و من و بابایی تو رو شستیم . از غار که اومدیم ساعت 5 بود ناهار خوردیم و شهرباری محوطه غار تو سوپ