مامانی امتحانات را میدهد
مامانی سلام یادمه یکبار برات نوشتم از حس و حال درونی ام از این که نکنه بهت ضربه زدم آخه ایام امتحانا خیلی اذیت میشدی اصلا من رو نمیدیدی . همش تواتاق بودم و درس میخوندم میومدی پشت در اتاق و در می زدی و من دلم برات می سوخت که نمی تونستم در رو برات باز کنم . چند تا کلمه رو خیلی خوب مبگی مامانی بگلت کنم . مامانی دوست دارم مامانی عاشقتم . وقتی آرومی به حرفم گوش می کنی میخوام دنیام رو به پات بریزم ولی وقتی چیزی رو پرت می کنی من رو کتک می زنی لجبازی و گریه می کنم کارخرابی می کنی خیلی ناراحت میشم و ابن جور مواقع اعصالم میریزه بهم واقعا احساس می کنم سن که میره بالا حوصله آدم کم میشه . الان در سال ۹۶ خدا رو شکر درسهام تموم شده و مونده پروپوزال و پایا...
نویسنده :
مامان متین
1:50