روزهای دلتنگی
مامان جونی سلام .
مامانی گلم من یه بابابزرگ داشتم به اسم بابا جواد که وقتی مامانی و بابایی نامزد بودن فوت کرد . بابا بزرگی خیلی مامانی رو دوست داشتی . و هر دفعه کلی تحویلش می گرفت . بعضی وقتا خیلی یادش میوفتم براش فاتحه می خونم خیرات میدم . نمی دونم چرا آدم ها وقتی نیستن بیشتر قدرشون رو می دونیم ولی وقتی هستن عین خیالمون نیست . بابابزرگ جواد دوستت داریم خدا رحمتت کنه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی